Form Follows Finance
«یک ماشین که از زمین پول میسازد». این عبارتی است که کاس گیلبرت به کمک آن کلمهی «آسمانخراش» را در سال 1900 میلادی، یکدهه قبل از آنکه ساختمان Woolworth را در نیویورک طراحی کند، توصیف کرده است.
تأثیر «سرمایه» در شکلگیری «معماری» غیرقابل انکار است تا آنجا کارول ویلیس در عنوان کتابش از عبارت “Form Follows Finance” استفاده میکند. اما این تأثیر صرفاً مترادف با ساختن به ارزانترین قیمت ممکن یا در مقابل، بلندپروازی برای بهبود شرایط زیستی جوامع معاصر به هر قیمتی و فارغ از پرداختن به هزینههای ناشی از آن نیست. «اخلاق حرفهای» نقطهی میانیای است که این دو محدوده را از هم جدا میکند و برای معمار الزاماتی را برای استفادهی مناسب از «سرمایه» در «معماری» به همراه میآورد.
لوکوروبوزیه، از ورود سرمایه به عنوان بخشی تأثیرگذار به فرآنید خلاقانه طراحی، با حرارت استقبال میکرد و رسالت معمار را در بهرهبرداری تمام و کمال و بیشینهکردن سود حاصل از ساختن در قطعهای از زمین میدانست. اما جالب است بدانیم که خود لوکوربوزیه توفیق چندانی در طراحی ساختمانهای مقرون بهصرفه و سودآور بهدست نیاورد. حتی بام مسطحی که او در ویلا ساووا وارد عرصه معماری مدرن کرده بود، بتدریج و پس از نفوذ چکههای باران، کارایی خود را از دست داد و مالکان این ویلا را بر آن داشت تا از لوکوربوزیه در دادگاه تقاضای خسارت کنند. بنابراین از چنین دیدگاهی لوکوربوزیه در ساختن سرمایه از سرمایه ناموفق عمل کرده و حرفهایگری او در استفاده از «سرمایه» در «معماری» محدود به طراحی ساختمانهایی شده که توانستهاند تاریخ هنر و معماری را چندین گام به جلو هدایت کنند.
در مثالی کاملاً جدید، رِم کولهاس هم سرمایه را یکی از نیروهای محرکه در فرآیند طراحی میداند. او حرفهاش را با نگارش «بیانیه تعمیمپذیر به گذشته» مَنهتن آغاز کرده و در دنباله دلایل مشابهی در توجیه «بزرگی»، «شهر عام» و خرید، پدیدههایی که بیشتر بازتابدهنده شرایط اقتصادی هستند تا دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و معمارانه، به رشته تحریر درآورده است. ایدهها و نوشتههای کولهاس، علاوه بر ثبت شدن در تاریخ معماری، قابلیت این را نیز دارند تا در صورت تحقق یافتن، به سرمایههای بزرگ وفادار بمانند. این شاید کمالیافتهترین نوع اخلاق حرفهای باشد.
مثالهای عدم رعایت اخلاق حرفهای در استفاده از سرمایه در معماری البته فراوان هستند.